شطرنج به شاهمات بر بندم | در ششدره مهرهای در اندازم | |
بر فرش فنا به قعده ننشینم | در باغ بقا چو سرو بگرازم | |
این عشوهی اوست خاک آدم را | با صحبت جان و دل بدل سازم | |
این گنج که تو ختم من از هستی | در بوتهی نیستیش بگدازم | |
این بربط غم گداز در وصلت | در بهر نهم و بشرط بنوازم | |
هر بیت که از سماع او گویم | اول سخنی ز عشق آغازم | |
این است جواب آن کجا گفتم | «کی باشد کاین قفس بپردازم» |