کز بادیهی جهالت جز سوی او مفر نیست | زیرا که جاهلان را جز در سقر مقر نیست | |
نیکوسمر شو ایرا مردم بجز سمر نیست | آن را که در دماغش مر دیو را ممر نیست | |
بر حجت خراسان جز پند مشتهر نیست | وین شعر من مراو را جز پند و زیب و فر نیست | |
این بس بصر دلش را گر در دلش بصر نیست | زیرا که جز معانی بر قول او صور نیست | |
بر جامهیسخنهاش جز معنی آستر نیست | چون پندهاش پندی جز در قران مگر نیست |