بر تختهی عمر او نوشته
|
|
چندانکه او را هوا بود عام
|
«ارجو» که مردی شود مبارز
|
|
کز پیل نندیشد و ز ضرغام
|
با پیل پیلی کند به میدان
|
|
با شیر شیری کند به آجام
|
اندر سخاوت به جای خورشید
|
|
وندر شجاعت به جای بهرام
|
تدبیر او روی مملکت شوی
|
|
شمشیر او خون دشمن آشام
|
در جنگ جستن چو طوس نوذر
|
|
در دیو کشتن چو رستم سام
|
بر دوستداران دولت خویش
|
|
گیتی نگه داشته به صمصام
|
پیش پدر با امیر نامی
|
|
جوید به روز مبارزت نام
|
تیغش کند بر زمانه پیشی
|
|
تیرش برد سوی خصم پیغام
|
ای شهریار ملوک عالم
|
|
ای بازوی دین و پشت اسلام
|
نشگفت باشد که چون تو باشد
|
|
فرزند تو نامدار و فهام
|
تا لاله روید ز تخم لاله
|
|
بادام خیزد ز شاخ بادام
|
تا چون بخندد بهار خرم
|
|
از لاله بینی بر کوه اعلام
|
تو کامران باش و دشمن تو
|
|
سرگشته و مستمند و بدکام
|
گیتی ترا یار گردون ترا یار
|
|
گیتی ترا رام روز تو پدرام
|
از ساحت تو برگشته اندوه
|
|
پیوسته ز ایزد به تو بر اکرام
|