ای جهان داوری که نام نکو
|
|
سوی تو کرد زان جهان آهنگ
|
آفرینندهی جهان به تو داد
|
|
نیروی رستم و هش هوشنگ
|
نشود بر تو زایچ روی به کار
|
|
هیچ دستان و تنبل و نیرنگ
|
خسروا خوبتر ز صورت تو
|
|
صورتی نیست در همه ارتنگ
|
دشمن تو ز تو چنان ترسد
|
|
که ز باز شکار دوست کلنگ
|
زهرهی دشمنان به روز نبرد
|
|
بر درانی چو شیر سینهی رنگ
|
تا به روم اندرون نیاید چین
|
|
تا به چین اندرون نیاید زنگ
|
شاد باش و دو چشم دشمن تو
|
|
سال و مه از گریستن چو وننگ
|
دست و گوش تو جاودان پر باد
|
|
از می روشن و ترانهی چنگ
|
مهرگانت خجسته باد و دلت
|
|
برکشیده بر اسب شادی تنگ
|