ز شرع ار یک دقیقه ماند مهمل
|
|
شوی در هر دو کون از دین معطل
|
حقوق شرع را زنهار مگذار
|
|
ولیکن خویشتن را هم نگهدار
|
زر و زن نیست الا مایهی غم
|
|
به جا بگذار چون عیسی مریم
|
حنیفی شو ز هر قید و مذاهب
|
|
درآ در دیر دین مانند راهب
|
تو را تا در نظر اغیار و غیر است
|
|
اگر در مسجدی آن عین دیر است
|
چو برخیزد ز پیشت کسوت غیر
|
|
شود بهر تو مسجد صورت دیر
|
نمیدانم به هر حالی که هستی
|
|
خلاف نفس کافر کن که رستی
|
بت و زنار و ترسایی و ناقوس
|
|
اشارت شد همه با ترک ناموس
|
اگر خواهی که گردی بندهی خاص
|
|
مهیا شو برای صدق و اخلاص
|
برو خود را ز راه خویش برگیر
|
|
به هر لحظه درآ ایمان ز سر گیر
|
به باطن نفس ما چون هست کافر
|
|
مشو راضی به دین اسلام ظاهر
|
ز نو هر لحظه ایمان تازه گردان
|
|
مسلمان شو مسلمان شو مسلمان
|
بسا ایمان بود کز کفر زاید
|
|
نه کفر است آن کز او ایمان فزاید
|
ریا و سمعه و ناموس بگذار
|
|
بیفکن خرقه و بربند زنار
|
چو پیر ما شو اندر کفر فردی
|
|
اگر مردی بده دل را به مردی
|
به ترسازاده ده دل را به یک بار
|
|
مجرد شود ز هر اقرار و انکار
|