ز جام علم می صاف زیرکان خوردند | هر آنکه خامش بنشست گشت درد آشام | |
بشوق گنج یکی تیشه بر زمین نزدیم | همی بخیره به ویرانه ساختیم مقام | |
اگر بلند تباری، چه جوئی از پستی | اگر خدای پرستی، چه خواهی از اصنام | |
کدام تشنه بنوشید از سبوی تو آب | کدام گرسنه در سفرهی تو خورد طعام | |
چگونه راهنمائی، که خود گمی از راه | چگونه حاکم شرعی، که فارغی ز احکام | |
بسی است پرتگه اندر ره هوی، پروین | مپوی جز ره پرهیز و باش نیک انجام |