همانا آیت گیتی ستانی و جهانبانی
|
|
پس از شاه جهان در شان آن کشورستان آمد
|
آیا مسندنشین دارای ملک آرای نیکورای
|
|
که ملک خوش سوادت خال رخسار جهان آمد
|
به مسند کامران بنشین ز دولت دادخود بستان
|
|
که دوران تو را مدت بقای جاودان آمد
|
عجب آبیست در جوی تو فرمان قضا جریان
|
|
که بر پست و بلند و سفلی و علوی روان آمد
|
برای دشمنت خوش مژدهای از آگهان دارم
|
|
که از غیبش به سر اینک بلای ناگهان آمد
|
عدوی گاو دل کامد بحر بت کیست میدانی
|
|
زیان کاری که پیش حملهی شیر ژیان آمد
|
به بال کاغذین شد مرغ جود از هر طرف پران
|
|
تو را بهر عطا هرگاه کلک اندر بنان آمد
|
به بحر آشامی از دنبال لب تر کردن قطره
|
|
پس از طوف در حاتم بدین در میتوان آمد
|
تو از اهل زمین مدحت طلب شو محتشم حالا
|
|
که هرکس مدح خان گفت آسمانش مدح خوان آمد
|
چه گفتی مدح و سفتی درو زیب گوش جان کردی
|
|
دعا را باش آماده که اینک وقت آن آمد
|
تواند تا سخن از پرتو الهام ربانی
|
|
فرو بر خاطر اهل زمین از آسمان آمد
|
ز دلها هرچه آید بر زبانها مدح خان بادا
|
|
که از بدو ازل دقت شناس و نکتهدان آمد
|