هر چه رضای تو بجز راست نیست | با تو کسی را سر وا خواست نیست | |
گر نظر از راه عنایت کنی | جمله مهمات کفایت کنی | |
دایره بنمای به انگشت دست | تا به تو بخشیده شود هر چه هست | |
با تو تصرف که کند وقت کار | از پی آمرزش مشتی غبار | |
از تو یکی پرده برانداختن | وز دو جهان خرقه درانداختن | |
مغز نظامی که خبر جوی تست | زنده دل از غالیه بوی تست | |
از نفسش بوی وفائی ببخش | ملک فریدون به گدائی ببخش |