نعت سوم

هر چه رضای تو بجز راست نیست با تو کسی را سر وا خواست نیست
گر نظر از راه عنایت کنی جمله مهمات کفایت کنی
دایره بنمای به انگشت دست تا به تو بخشیده شود هر چه هست
با تو تصرف که کند وقت کار از پی آمرزش مشتی غبار
از تو یکی پرده برانداختن وز دو جهان خرقه درانداختن
مغز نظامی که خبر جوی تست زنده دل از غالیه بوی تست
از نفسش بوی وفائی ببخش ملک فریدون به گدائی ببخش