بانگ بر زد به تند شیران زود | وز میان دو شیر تاج ربود | |
چونکه شیران دلیریش دیدند | شیرگیری و شیریش دیدند | |
حمله بردند چون تنومندان | دشنه در دست و تیغ در دندان | |
تا سر تاجور به چنگ آرند | بر جهانگیر کار تنگ آرند | |
شه به تادیبشان چو رای افکند | سر هردو به زیر پای افکند | |
پنجهشان پاره کرد و دندان خرد | سرو تاج از میان شیران برد | |
تاج بر سر نهاد و شد بر تخت | بختیاری چنین نماید بخت | |
بردن تاجش از میان دو شیر | روبهان را ز تخت کرد به زیر |