- ۴۱ مرادم ار چه نخواهد روا شدن ز شما
- ۴۲ دراز شد سفر یار دور گشتهی ما
- ۴۳ پرده بر انداخت ز رخ یار نهان گشتهی ما
- ۴۴ حلوای نباتست لبت، پسته دهانا
- ۴۵ ای نرگس تو فتنه و در فتنه خوابها
- ۴۶ رخ خوب خویشتن را بچه پوشی از نظرها؟
- ۴۷ باد سهند بین که : برین مرغزارها
- ۴۸ ای سفر کرده، دلم بیتو بفرسود،بیا
- ۴۹ سخت به حالم از تو من، ای مدد حال بیا
- ۵۰ نوبهارست و دل پر هوس و بادهی ناب
- ۵۱ نیست در آبگینه آتش و آب
- ۵۲ هر بامداد روی تو دیدن چو آفتاب
- ۵۳ یا بپوش آن روی زیبا در نقاب
- ۵۴ امروز چون گذشتی برما؟ عجب، عجب!
- ۵۵ زان دوست که غمگینم، غم خوار کنش، یارب
- ۵۶ بت خورشید رخ من بگذارست امشب
- ۵۷ پس از مشقت دوشین که داشت گوش امشب؟
- ۵۸ بیار باده، که ما را به هیچ حال امشب
- ۵۹ مکن از برم جدایی، مرو از کنارم امشب
- ۶۰ مهر گسل گشت یار، عهد شکن شد حبیب