- ۱ ثنا و حمد بیپایان خدا را
- ۲ ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را
- ۳ ای که انکار کنی عالم درویشان را
- ۴ غافلند از زندگی مستان خواب
- ۵ دریغ صحبت دیرین و حق دید و شناخت
- ۶ ای یار ناگزیر که دل در هوای تست
- ۷ درد عشق از تندرسیت خوشترست
- ۸ آن را که جای نیست همه شهر جای اوست
- ۹ آن به که چون منی نرسد در وصال دوست
- ۱۰ به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
- ۱۱ از جان برون نیامده جانانت آرزوست
- ۱۲ هر که هر بامداد پیش کسیست
- ۱۳ خوشتر از دوران عشق ایام نیست
- ۱۴ چون عیش گدایان به جهان سلطنتی نیست
- ۱۵ صبحدمی که برکنم، دیده به روشناییت
- ۱۶ تن آدمی شریفست به جان آدمیت
- ۱۷ نادر از عالم توحید کسی برخیزد
- ۱۸ ذوق شراب انست، وقتی اگر بباشد
- ۱۹ دنیی آن قدر ندارد که برو رشک برند
- ۲۰ نه هر چه جانورند آدمیتی دارند