›
ریرا
›
شعر کهن
›
بهائی
›
دیوان اشعار
›
غزلیات
فال
غزلیات
۲۱
شبی ز تیرگی دل سیاه گشت چنان
۲۲
تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من
۲۳
یک دمک، با خودآ، ببین چه کسی
۲۴
مضی فی غفلة عمری، کذلک یذهب الباقی
۲۵
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی
صفحهی قبل
صفحهی ۲
b
بخش بعد